تحلیل تکنیکال بازار سرمایه

تحلیل تکنیکال بازار سرمایه

مشاوره و تحلیل تکنیکال بورس طلا سکه انس فارکس
تحلیل تکنیکال بازار سرمایه

تحلیل تکنیکال بازار سرمایه

مشاوره و تحلیل تکنیکال بورس طلا سکه انس فارکس

میوه ممنوعه ای به نام “فارکس”





مقاله من در هفته نامه بورس که بخشی را به بررسی مساله فارکس در ایران اختصاص داده است. حرف من این است که فارکس باید باشد نه به این دلیل که عده ای سود کنند و یا خوب است! نه! بلکه به این دلیل که فارکس سبب افزایش دانش تحلیلگری بازار ارز برای آنهایی می شود که علاقه مند به این بازار هستند و این دانش، بسیار دانش مهمی برای کشوری است که می خواهد با دنیا ارتباط بیشتری داشته باشد. مگر می شود که بخواهیم با دنیا تجارت کنیم بعد مجموعه ای از تحلیلگران بازار ارز درست و حسابی در کشور، بخصوص در بدنه نظام بانکی و بورس نداشته باشیم؟ با این بنیه ضعیف در تحلیلگری بازار ارز و همچنین دیگر بازارها و اصلا در کل اقتصاد، همان بهتر که جزیره ای باشیم دور از دنیا… با گواهینامه موتور که نمیشه تریلی روند!

 

 

 

قبل از آنکه برای ادامه تحصیل به سوییس بروم، بسیار درگیر این فکر بودم که آیا پدیده هایی مانند فارکس فقط مختص ایران و کشورهای به اصطلاح جهان سومی مانند ایران است و یا در کشورهایی با اقتصاد پیشرفته مانند سوییس نیز که بسیاری از کارگزاران معتبر فارکس از این کشور هستند، فارکس بازار داغی دارد؟ متوجه شدم که نه تنها افراد زیادی از مردم عادی و همکارانم در این بازار فعال بودند، بلکه حجم سرمایه گذاری آنها به مراتب بیشتر از ایرانی ها بود به طوریکه میزان پول ایرانی ها در این بازار، شاید پول خرد آنها هم به حساب نیاید. یکسال بعد از عزیمت من به سوییس، فارکس در ایران ممنوع شد. اما به راستی چرا؟

تب فارکس نه تنها در ایران، بلکه در دنیا با گسترش اینترنت و پلتفرم های ارائه خدمات معاملات برخط (Online) داغ شد. قبل از آن، این بازار بیشتر مختص بانک ها و موسسات مالی بود. ولی با گسترش اینترنت، هر کسی می توانست در فارکس به معامله بپردازد. در ایران نیز شرکت هایی باز شدند که با تبلیغات دلفریب و بزرگنمایی سودآوری این بازار، شروع به جذب مشتری در بازار فارکس کردند. اینکه در تبلیغات فقط خوبی ها و سودآوری بازار نشان داده شود، روال جاری در بازاریابی است اما طبق معمول، تعدادی از این شرکت ها کلاهبردار از آب درآمدند. مثلا یک روش کلاهبرداری به این شکل بود که معامله گران به خیال سرمایه گذاری و حضور در بازار اصلی، در اصل با دمو کار می کردند و وقتی که معامله گران زیاد می شدند، به ناگهان صاحبان شرکت با پول مشتریان فرار می کردند.

یک مشکل دیگر این بود که شرکت های کارگزاری فارکس نیز رتبه بندی دارند و لزوما همگی شرایط مالی مناسبی ندارند و ممکن است که نتوانند تعهدات خود را برآورده کنند و به همین دلیل پول مردم سوخت شود. در نمونه ای در این اواخر، شرکت کارگزاری فارکسAlpari که اتفاقا کارگزار معتبری هم بود، در اثر شوک بانک مرکزی سوییس ورشکسته شد و پول تمامی مشتریان آن از بین رفت. وقوع ورشکستگی و حتی کلاهبرداری در مورد کارگزاران ضعیف تر که معمولا در مناطق بهشت مالیاتی و قوانین ثبت شده اند، بیشتر است و دست مشتریان هم معمولا به جایی بند نیست.

مشکل دیگر فارکس نیز در ضرر دادن مردم بود! مسلما بازار فارکس بسیار پرریسک است.معامله گران زیادی در آن ضرر می کنند از آن جهت که این بازار به شدت تخصصی و مبتنی بر دانش است و روش های مبتنی بر شانس در این بازار کمتر جواب می دهد. اما به تجربه باید بگویم این بیشتر خصوصیت مردم ایران است که انتظار دارند که در هر سرمایه گذاری سود کنند! اگر سکه می خرند، اگر در بورس سرمایه گذاری می کنند، اگر در فارکس شرکت می کنند، اگر خانه می خرند، همیشه باید سود کنند و اگر ضرر کردند مسئولین باید به داد آنها برسند و حق آنها را بگیرند! بانک مرکزی باید پول پیش خرید سکه را برگرداند تا مبادا مردمی که به امید افزایش قیمت سکه در صف خرید ایستاده بودند، ضرر کنند. مسئولین بورس و دولت باید به هر آب و آتشی بزنند تا مبادا بورس افت کند و مردم(؟) ضرر دهند. فارکس هم از همین جنس است. تا عده ای ضرر می دادند، تجمع می کردند و پولشان را می خواستند!

در نهایت فارکس ممنوع شد. بخشی از ممنوعیت، بدلیل شبهات فقهی در قراداد کارگزاری ها بود. البته مسایل شرعی بیشتر معطوف به سود اعتبار بود و نه نفس معامله گری فارکس. اما بعدا موارد دیگری نیز به اتهامات فارکس اضافه شد. این اتهامات عبارت بودند از “خروج ارز از کشور”، “سوداگری و نه کار مفید اقتصادی”، “زیان اکثر معامله گران خرد” و موارد مشابه. البته این موارد هر یک جواب دارند.

مثلا فارکس می تواند سبب خروج ارز از کشور شود البته اگر فرد پول خود را از دست بدهد و یا آن را باز نگرداند. اما واردات مازراتی، پورشه، تویوتا و کلی اقلام دیگر که ساخت ایران هم دارند اما سود واردات،سبب وادرات بی رویه آنها شده است نیز سبب خروج ارز می شوند. مثلا ارقام واردات خودروهای لوکس میلیارددلاری بوده است که اصلا میزان ارزهای در فارکس به گرد آن هم نمی رسد. جالب است که این ارقام سرسام آور خروج ارز به راحتی به فراموشی سپرده می شوند.

درمورد سوداگری نیز مساله مشابه است. از منظر اقتصادی و مالی وجود دلال و سوداگر، یکی از لازمه های هر بازاری است که برای آن نقدشوندگی(Liquidity) ایجاد می کند و سبب روغن کاری معاملات می شود. مثلا عدم وجود آنها در بازار بورس سبب می شود که سهام شرکت ها روی دست دارندگان آنها باد کند و آنها نتوانند در صورت نیاز سهام خود را بفروشند. سوداگران نه تنها در ایران، بلکه در تمام دنیا محبوب نیستند اما کارکرد ایجاد نقدشوندگی و دیگر مزایای آنها آنقدر مهم است که وجود آنها در هر بازاری اصل است فقط باید مدیریت و نظارت شوند که قواعد بازی را رعایت کنند. به هر حال، سوداگری و کار غیراقتصادی اگر بد و ممنوع است در بورس هم باید بد باشد، در بازار سکه و طلا نیز باید ممنوع باشد، در بازار سیم کارت هم باید ممنوع باشد. نمی شود که صف کشیدن سوداگران برای پیش خرید سکه (و نه خرید آن)، ثبت نام خودرو و در زمانی حتی ثبت نام سیم کارت تلفن همراه امری پذیرفته شده باشد و حتی برای آن تبلیغات شده و آگهی داده شود، اما سوداگری در بورس بد باشد و یا در بازار فارکس ممنوع شود.

اگر ایرادات فقهی رفع شود که این ایرادات در قراردادهای برخی از کارگزاران وجود ندارد، به نظر نگارنده مهمترین مانع در برابر فارکس ضعف نهادهای مسئول نظارت بر این شرکت هاست. مثلا بانک مرکزی پیشاپیش خود درگیر مهمترین وظیفه خود در نظارت بانکی است و نمی تواند آن را به درستی به موسسات اعتباری غیرمجاز  داخلی اعمال کند. سازمان بورس هم در بهترین حالت بتواند سیستم معاملات بورس را بدون خطا و وقفه سر پا نگهدارد و یا بتواند با تبانی با حقوقی ها، جانی به بورس بدهد تا مردم راضی باشند و به سقوط بازار اعتراض نکنند. بنابراین اضافه شدن فارکس جز دردسر جدیدی برای این نهادها نیست. مسلما در کنار نظارت مساله فرهنگ سازی نیز نیاز است که مرم بدانند بازار فارکس بازار تخصصی است و قرار نیست کههر کسی در آن وارد شده و با شانس و بدون تحلیل انتظار سود داشته باشد.

اما تبعات عدم وجود فارکس در ایران چیست؟ یک مشکل این است که سرمایه گذارهای فعلی بدون هیچ پشتوانه حقوقی در این بازارها معامله می کنند و در ضمن بدلیل تحریم های ایران، حتی با حقه و کلک و به نام و آدرس های نادرست در این کارگزاری ها حساب باز می کنند. مشخص است که در صورت بروز هر گونه مشکل،پول آنها از بین خواهد رفت. اما مهمتر از همه، مساله افت دانش تحلیل بازار ارز در ایران است.

به عنوان تحلیلگر بازار ارز باید اعتراف کنم که دانش عمومی تحلیل ارزها در ایران بسیار ضعیف و در حد کشورهای عقب افتاده اقتصادی است که متناسب با قشر تحصیل کرده و باسواد در ایران نیست. تحولات پولی و بالا و پایین شدن نرخ ارزها، چه ریال ایران و چه ارزهای معتبر بین المللی، گاه حتی توسط مسئولین نیز به درستی درک نمی شود. آنها در رابطه با کاهش یا افزایش ارزش پول ها، گاه حرف های خنده داری می زنند که بیانگر این است که مقدمات بازار ارز و مسایل اقتصادی پیرامون آن را نمی دانند.

دانش تحلیل بازار ارز ایجاد نخواهد شد مگر با فعالیت آگاهانه و همراه با دانش اقتصادی و مالی در بازار فارکس. مثلا کسی که شنا کردن را بیاموزد، باید در آب آن را یاد بگیرد. کسی که بخواهد پرواز یاد بگیرد، باید به طور واقعی خلبانی کند و هواپیما براند. کسی که جراح است باید بیماری را به طور عملی جراحی کند. نمی توان با تئوری و کتاب، شناگر، خلبان و جراح ساخت.تربیت تحلیلگر بازار ارز هم همینگونه است.

با این شالوده ضعیف در تحلیل بازار ارزهای بین المللی نمی توان انتظار داشت که ایران بتواند درهای اقتصاد خود را به روی دنیا باز کند. روزی که درهای اقتصاد ایران به روی دنیا باز شود، مساله پول و درک پیچیدگی آن از مهمترین نیازمندی های منابع انسانی در ایران خواهد بود که پیشایش می توان انتظار داشت که عدم وجود این دانش و منابع انسانی مرتبط با آن،چه صدمات جبران ناپذیری به اقتصاد ایران وارد خواهد کرد.

 

 

((  نویسنده : نا مشخص ))

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد